نوشته شده در تاريخ دو شنبهبرچسب:عید,نوروز,جشن,شادی, توسط بهروز امیری |

1-در اسپانیا و مکزیک رسم بر این است که هر فردی هنگام انتظار برای تحویل سال نو 12 حبه انگور به همراه داشته باشد.راس ساعت 12 شب 31 دسامبر همگان باید با نواخته شدن هر ضربه یک حبه انگور در دهان بگذارند و زمانی که انگورها به پایان رسید جشن آغاز سال نو شروع می شود.  2-در ایالت های جنوبی آمریکا لوبیای چشم بلبلی و جوانه شلغم پخته تبرکی است که در ابتدای سال نو خورده می شود مردم این مناطق معتقدند این غذا شانس بزرگی برایشان به ارمغان خواهد آورد و سمبل برکت است به اعتقاد این مردم هر دانه لوبیا یک دلار و هر جوانه شلغم 1000دلار برایشان می آورد.

 

3-سال نوی چینی 12 فوریه آغاز می شود و مردم این کشور روز آغاز سال نو را جشن می گیرند در چین رسم بر این است که در و پنجره های خانه را با کاغذهای قرمز رنگ تزیین کنند چینی ها معتقدند این کار شیطان و ارواح شیطانی را از خانه هایشان دور می کند.


4-در شهرهای ساحلی برزیل در ایام سال نو جشن های بسیاری برپا می شود.مردم این کشور در حالی که لباسهای سفید می پوشند کنار ساحل می روند تا از آتش بازیهای زیبا لذت برده و همچنین از دریا بخواهند آرزوهایشان را برآورده کند برزیلی ها معتقدند دریا می تواند آرزوهای آنها را برآورده کند و هنگام آرزو کردن گل به دریا می اندازند.


5-رسم مردم کلمبیا برای آغاز سال نو کمی عجیب است این مردم پیش از فرا رسیدن سال نو عروسک بزرگی می سازند که نماد سال کهنه است و زمانی که سال جدید آغاز می شود این عروسک را آتش می زنند جالب ترین قسمت ماجرا محتویات داخل این عروسک است تمام اشیاء و وسایلی که در سال گذشته موجب ناراحتی خانواده و بد یمنی بوده اند و اکنون خاطرات تلخ را به اعضای خانواده یادآوری می کنند داخل این عروسک قرار می گیرند و سپس زمانی که با آغاز سال نو عروسک آتش زده می شود این خاطرات از بین می روند.


6-مردم کره آغاز سال جدید را به روبه روی تلویزیون ها جشن می گیرند تا نواخته شدن 33 ضربه ناقوس کلیسا را تماشا کنند.این 33 ضربه نماد 33 جنگجوی دلیری است که برای آزادی کره جنگیده و کشته شده اند اولین روز سال نو مردم کنار دریا می روند و در حالی که غروب دریا را تماشا می کنند خواسته های خود را برای سال جدید آرزو می کنند.


7-در تایوان پیش از شروع سال نو مدیران بعضی اداره ها جشنی بر پا می کنند و تمام کارمندان را به شام دعوت می کنند مدیر روی میز شام مرغ سرخ شده ای قرار می دهد و سپس میز را می چرخاند لحظه حساس و تعیین کننده زمانی است که میز متوقف می شود جون هر کسی که سر مرغ روبه روی او قرار گرفته باشد سال بعد از شرکت اخراج می شود.


8-13 آوریل آغاز سال جدید در تایلند است در این روز مردم به یکدیگر آب می پاشند چون معتقدند در سال جدید آب برای آنها سلامتی و برکت به ارمغان می آورد.


 


نوشته شده در تاريخ شنبهبرچسب:شايعه,غيبت, توسط بهروز امیری |

شایعه:زنی شایعه ای درباره همسایه اش را مدام تکرار کرد در عرض چند روز همه محل داستان را فهمیدند.شخصی که داستان درباره او بود عمیقا آزرده و دلخور شد.بعدا زنی که آن شایعه را پخش کرده بود متوجه شد که کاملا اشتباه میکرده او خیلی ناراحت شد و نزد خردمندی پیر رفت و پرسید برای جبران اشتباهش چه می تواند بکند.پیر خردمند گفت :به فروشگاهی برو و مرغی بخر و آن را بکش .سر راه که به خانه می آیی پرهایش را بکن و یکی یکی در راه بریز زن اگر چه تعجب کرد آنچه را به او گفتند انجام داد روز بعد مرد خردمند گفت:اکنون برو و همه پرهایی را که ریخته بودی جمع کن و برای من بیاور زن در همان مسیر به راه افتاد اما با نا امیدی دریافت که باد همه پرها را با خود برده پس از ساعتها جستجو با تها سه پر در دست بازگشت.شایعه نیز چنین است پراکندنش کاری ندارد اما به محض اینکه چنین کردی دیگر هرگز نمی توانی کاملا آن را جبران کنی.

نوشته شده در تاريخ پنج شنبهبرچسب:عشق,جدایی,, توسط بهروز امیری |

فرا رسيد لحظه ای كه كاش فرا نمی رسيد

 

فرا رسيد لحظه ای كه كاش در اعماق زندگی محو می شد و به سر نمی رسيد

 

لحظه جدايی چقدر سخت است.

 

 دلم داغدار جدایی توست

نوشته شده در تاريخ سه شنبهبرچسب:بهار,طراوت,پاكي,خلوص, توسط بهروز امیری |

آهسته آهسته از راه می رسد طنین گامهایش به گوش می رسد نگاه کن هر گوشه از شهر تکاپویی بر پاست...عروس فصلها با زیبایی مبهوت کننده خرامان خرامان به میهمانی دشتها و بوستانها می رسد بهار می آید...بهار با تمام زیبایی هایش از راه می رسد و چه زیبا زمزمه می کند در رکوع و سجود خود ذره ذره کائنات یا مقلب القلوب و الابصار ...بهار می آید تا باور کنیم سردی ها و سختی ها ماندگار نیستند و زمستان با تمام ابهتش در برابر حیات دوباره زانو به زمین می ساید بهار آمد تا بیاموزیم گرما بخشیدن دوباره را...آمد تا تلنگری دوباره به زنگارهای قلبمان بزنیم و بخشش را به خانه دل دعوت کنیم.بهار آمد تا فراموش نکنیم در تکاپوی تمام روزمرگی ها تنها دوست داشتن ها و دیدارهاست که قلب هایمان را از تلخی ها رهایی می بخشد و امیدی دوباره به زندگی مان می بخشد/دل و جانها خانه تکانی شدند دیدارها را تازه کنیم و خستگی ها را از تن بزدایم برای سالی پر تلاش مهیا شویم و دل به عنایات حضرت دوست بسپاریم .قلبها در نیایش دستها در قنوت دلها در انتظار و زمزمه تنها و تنها رو به سوی او...یکدیگر را در لحظات ناب دعا فراموش نکنیم.یا مقلب القلوب..

نوشته شده در تاريخ دو شنبهبرچسب:شهامت,شجاعت,درستی, توسط بهروز امیری |

 

 
We need to bebrave enough to set our calm and comfortable casts behind if we long to discovernew oceans beyond/برای کشف اقیانوس های جدید باید شهامت ترک ساحل آرام خود را داشته باشید
 


I should rememberto pray for the ones i cant help/یادم باشد برای کسی که قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم.

 
نوشته شده در تاريخ شنبهبرچسب:آدم,زمین,خلقت, توسط بهروز امیری |

 

نامت چه بود؟
آدم

فرزند؟
من را نه مادری نه پدری، بنویس اولین یتیم خلقت

محل تولد؟
بهشت پاك
 
اینك محل سكونت؟
زمین خاك
 
آن چیست بر گرده نهادی؟
امانت است
 
قدت؟
روزی چنان بلند كه همسایه خدا،اینك به قدر سایه بختم به روی خاك
 
اعضاء خانواده؟
حوای خوب و پاك ، قابیل خشمناك ، هابیل زیر خاك
 
روز تولدت؟
روز جمعه، به گمانم روز عشق
 
رنگت؟
اینك فقط سیاه ، ز شرم چنان گناه
 
چشمت؟
رنگی به رنگ بارش باران ، كه ببارد ز آسمان
 
وزنت ؟
نه آنچنان سبك كه پرم دئر هوای دوست ... نه آ نچنان وزین كه نشینم بر این خاك
 
جنست ؟
نیمی مرا ز خاك ، نیمی دگر خدا
 
شغلت ؟
در كار كشت امیدم
 
شاكی تو ؟
خدا
 
نام وكیل ؟
آن هم خدا
 
جرمت؟
یك سیب از درخت وسوسه
 
تنها همین ؟
همین
!!!!
حكمت؟
تبعید در زمین
 
همدست در گناه؟
حوای آشنا
 
ترسیده ای؟
كمی
 
ز چه؟
كه شوم اسیر خاك
 
آیا كسی به ملاقاتت آمده؟
بلی
 
كه؟
گاهی فقط خدا
 
داری گلایه ای؟
دیگر گلایه نه؟، ولی...
 
ولی چه ؟
حكمی چنین آن هم یك گناه!!؟
 
دلتنگ گشته ای ؟
زیاد
 
برای كه؟
تنها خدا
 
آورده ای سند؟
بلی
 
چه ؟
دو قطره اشك
 
داری تو ضامنی؟
بلی
 
چه كسی ؟
تنها كسم خدا
 
در آ خرین دفاع؟

می خوانمش كه چنان اجابت كند دعا

نوشته شده در تاريخ چهار شنبهبرچسب:درخت, بیماری آتشک, توسط بهروز امیری |

 

چکیده:
آتشک از قديمی ترين بيماری های باکتريائی است که عامل آن باکتری                   Erwinia Amylovora می باشد و ميتواند بيش از 75 نوع درخت و بوته از خانواده Rosacea را مورد حمله قرار دهد .
اين بيماری بيش از 200 سال است که در آمريکای شمالی شناخته شده ولی کنترل آن بعلت ناشناخته بودن عامل بيماری مشکل بوده است . متاسفانه در حال حاضر هم که عامل بيماری مشخص است به دلايل مشروحه زير کنترل بيماری مشکل تر شده است.
.
نظر به اينکه بيماری آتشک در درختانی که رشد زياد دارند شديدتر است لذا بايد در کود دهی (مخصوصاً کودهای ازوته ) توجه بيشتری مبذول گردد . کوددهی نبايد تابع برنامه ساليانه باشد بلکه بايد ديد درخت کی و چه مقدار کود احتياج دارد . درختان سيب نبايد بيش از 25 تا 30 سانتيمتر و درختان گلابی بيش از 15 تا 20سانتيمتر رشد سر شاخه داشته باشند .
شرايط ديگر شيوع بيماری داشتن رطوبت نسبتاً زياد و باران های مکرر ، دمای 21 تا 27 درجه سانتيگراد ، طولانی بودن دوره گل در شرايط سرد و رطوبی فصل بهار ونيز حضور باکتری در شانکر ها می باشد .
در اوايل بهار ، حدود دو هفته قبل از باز شدن گل ها ، گلبرگ ها آب سوخته ، قهوه ای رنگ و سپس سياه می شوند و روی درخت باقی می مانند . شاخه های کوچک پژمرده و سياه رنگ شده و بعضاً با 180 درجه خميدگی عصائی شکل می شوند .
زمانی که شرايط محيط مساعد شد باکتری در شانکر که از سال گذشته در آن زمستان گذرانی کرده است بسرعت با تقسيم سلولی تکثير يافته و مايع کرم رنگ، شيرين و چسبنده ای به نام Bacterial Ooze توليد می کند . حشرات باکتری را به گل ها ، برگ ها وشاخه های تازه منتقل می کنند . در بهار و در دمای مساعد بين 18 تا 30 درجه سانتيگراد مدت زمان بين آلودگی و ظهور بيماری حدود 5 روز است
 
نوشته شده در تاريخ دو شنبهبرچسب:مرگ,وصيتنامه,قبر, توسط بهروز امیری |


همه را مســــت و خراب از مــــی انــــگور کنیـــــد


مزد غـسـال مرا سیــــر شــــرابــــــش بدهید
مست مست از همه جا حـــال خرابش بدهید


بر مزارم مــگــذاریــد بـیـــاید واعــــــظ
پـیــر میخانه بخواند غــزلــی از حــــافـــظ


جای تلقــیـن به بالای سرم دف بـــزنیـــد
شاهدی رقص کند جمله شما کـــف بزنید


روز مرگــم وسط سینه من چـــاک زنیـد
اندرون دل مــن یک قـلمه تـاک زنـیـــــــد


روی قــبـــرم بنویـسیــد وفــــادار برفـــت
آن جگر سوخته خسته از این دار برفــــت

نوشته شده در تاريخ شنبهبرچسب:ساقی,مستی,زیبایی, توسط بهروز امیری |

 

گر چه مستیم و خرابیم چو شبهای دگر
باز کن ساقی مجلس سر ِ مینای دگر

امشبی را که در آنیم غنیمت شمریم
شاید ای جان نرسیدیم به فردای دگر

مست مستم ، مشکن قدر خود ای پنجه غم
من به میخانه‌ام امشب تو برو جای دگر

چه به میخانه چه محراب حرامم باشد
گر به‌جز عشق توام هست تمنای دگر

تا روم از پی یار دگری می باید
جز دل من دلی وجز تو دلارای دگر

نشینده است گلی بوی تو ای غنچه ناز
بوده ام ورنه بسی همدم گلهای دگر

تو سیه چشم چو آئی به تماشای چمن
نگذاری به ‌کسی چشم تماشای دگر

باده پیش آر که رفتند از این مکتب راز
اوستادان و فزودند معمای دگر

این قفس را نبود روزنی ای مرغ پریش
آرزو ساخته بستان طرب زای دگر

گر بهشتی است رخ تست نگارا که در آن
می توان کرد به هر لحظه تماشای دگر

از تو زیبا صنم اینقدر جفا زیبا نیست
گیرم این دل نتوان داد به ‌زیبای دگر

می‌ فروشان همه دانند "عمادا" که بود
عاشقان را حرم و دیر و کلیسای دگر
از : عماد خراسانی
نوشته شده در تاريخ چهار شنبهبرچسب:زندگی,گورستان,ترس,امید, توسط بهروز امیری |

 

 
 
در زندگی نه هدفی دارم نه مسیری، نه منظوری و نهحتی معنایی. اما شادم و این نشان می دهد که یک جای کار ایراد دارد! چارلز شولز
 
بی سوادان قرن ۲۱ کسانی نیستند که نمی توانندبخوانند و بنویسند ، بلکه کسانی هستند که نمی توانند آموخته های کهنه را دور بریزندو دوباره بیاموزند … الوین تافلر
 
نعره هیچ شیری خانه چوبی مرا خراب نمی کند، مناز سکوت موریانه ها می ترسم.
 
به شخصیت خود….. بیشتر از آبرویتان اهمیت دهید.. زیرا شخصیت شما… جوهر وجود شماست.. و آبرویتان… تصورات دیگران نسبت به شما است
 
باران که میبارد همه پرندها به دنبال سر پناهنداماعقاب برای اجتناب از خیس شدن بالاتراز ابرهاپرواز میکند این دیدگاه است که تفاوترا خلق میکند
 
گورستان ها پر از افرادی است که روزی گمان میکردن که . . . چرخ دنیا بدون آنها نمی چرخد
 
یک شمع روشن می تواند هزاران شمع خاموش را روشنکند و ذره ای از نورش کاسته نشود
 
مشکل فکر های بسته این است که دهانشان پیوستهباز است . . .
 
روزی برای بعضی آدم ها تنها یک خاطره خواهیدبود… تلاش کنید که لااقل خاطره ای خوش باشید
 
تنهادو گروه نمى توانند افکار خود را عوض کنند: دیوانگان تیمارستان و مردگان گورستان. “وین دایر
 
کـــــــــــمبــاش از کم بودنت نتــــــــرس اونی که اگـه کم باشی ولــــــــت میکنه، همونه کهاگه زیـــاد باشی حیفو میلت میکنه. . .
 
یکدرخت هرچقدر هم که بزرگ باشد با یک دانه آغاز میشود,طولانی ترین سفرها با اولینقدم. (لائوتسه)
 
انســـــــــانهاىبــــــزرگ ،دو دل دارنــــــــد ؛دلـــــى که درد مى کشـــــــــــد وپنهـــــــــــــــان است و دلـــــــــــــــى که میخندد و آشکـــــــــــــــاراست.

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.